توجه: لطفاً نظر خود را از طریق ثبت کامنت و یا  /- برای این مطلب ثبت نمایید.

خودشیفتگی

نویسنده: زهرا مصری
1401/09/07   14:22
خودشیفتگان جایگاه برجسته ای در تصورات مردمی دارند و برچسب «خودشیفتگی» برای اشاره به افرادی است که بیش از حد به خودشان توجه می کنند. همچنین یک باور وجود دارد که خودشیفتگی در سراسر جهان رو به افزایش است، به ویژه در بین جوانان.
خودشیفتگی

خودشیفتگی چیست؟

اختلال شخصیت خودشیفته به انگلیسی: (Narcissistic personality disorder (NPD

نوعی اختلال شخصیت است که در آن فرد خود را بزرگ و مهم می پندارد و به گونه ای غلوّآمیز احساس توانایی و لیاقت می کند.این بیماران مرکز دنیای خود بوده، از هر جهت ویژه هستند، افاده ای و اسم پران بوده و در ذهن خود شخص مشهوری هستند. حس خودپسندی و سزاوار بودن، هرگونه نگرانی دربارهٔ نیازها، مشکلات و احساسات دیگران را از ذهن آنان خارج می سازد. آنان متکبر و تحکم آمیز بوده، خود را برتر از دیگران می دانند و از دیگران انتظار احترام و تحسین دارند. هنگامی که خود آنان و جهان اطراف شان نمی توانند انتظارات غیرواقع گرایانه و ناممکن آنان را برآورده سازند، به طور شایع دچار ناامیدی می شوند.

علائم خودشیفتگی

این افراد معمولا مغرور و خود محور به نظر می رسند. آنها اعتقاد دارند که یک سر و گردن از دیگران بالاتر هستند. افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته به سختی می توانند احساسات خود را مدیریت کنند. در برابر انتقاد به شدت واکنش نشان می دهند. این افراد ممکن است رفتاهای تکانشی مانند رابطه جنسی پر خطر و قمار انجام دهند. شاید در ظاهر به نظر برسد که این افراد از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند ولی کاملا برعکس است. این افراد دارای عزت نفس بسیار شکننده ای هستند. آنها همیشه می خواهند که در راس هر کاری دیده شوند و برتر از دیگران باشند.

اختلال شخصیت خودشیفته معمولا در اوایل بزرگسالی ظاهر میشود. شدت علائم در اختلال شخصیت خود شیفته از فردی به فرد دیگر می تواند متفاوت باشد. افراد مبتلا به این اختلال می توانند ویژگی های زیر را داشته باشند:

  • اهمیت دادن به خود به صورت اغراق آمیز
  • خود را مستحق تحسین مداوم و بیش از حد دانستن
  • رویای داشتن موفقیت، قدرت، درخشش، زیبایی و همسر ایده آل
  • به دیده تحقیر نگریستن به افراد رده پایین اجتماعی
  • توقع پذیرفته شدن بی چون و چرای انتظاراتشان
  • استفاده کردن از دیگران به عنوان وسیله برای رسیدن به مقاصد خود
  • بی اهمیت و کوچک شمردن نیازها و احساسات دیگران
  • حسادت به دیگران و اعتقاد به اینکه دیگران به آنها حسادت می کنند
  • داشتن رفتاری متکبرانه توام با خودستایی و ادعا
  • نسبت به انتقاد بسیار حساس و زودرنج بودن
  • بی تاب و عصبی شدن، در صورت طولانی شدن درمان
  • با وجود داشتن مشکلات بین فردی فراوان بسیار بی تفاوت و خونسرد هستند.
  • واکنش همراه با عصبانیت و پرخاشگری تا خود را برتر و فرد مقابل را حقیر جلوه دهند.
  • مشکل در تنظیم احساسات و رفتار
  • مشکل در مواجهه با استرس و پذیرش تغییرات
  • داشتن احساسات نهفته مانند ناامنی، شرم، آسیب پذیری و حس حقارت
  • اغراق در صمیمیت با دیگران به ویژه افراد ثروتمند و خاص
  • بزرگنمایی دستاورد های خود و کوچک شمردن دستاوردهای دیگران
  • عدم توانایی یا عدم تمایل به شناسایی احساسات یا نیازهای دیگران
  • شاخ و برگ دادن به مشکلات خود و عدم علاقه به شنیدن مشکلات دیگران

علت خودشیفتگی

بر اساس تحقیقات انجام شده، ژنتیک می تواند نقش زیادی در ایجاد این اختلال داشته باشد.

عوامل محیطی نیز می توانند تاثیر زیادی در شکل گیری این اختلال داشته باشند. مانند:

  • مورد سوء استفاده یا بی توجهی قرار گرفتن در دوران کودکی
  • اهمیت بیش از حد به کودک و نازپرورده بار آوردن او
  • انتظارات غیر واقعی والدین
  • بی قید و بندی در امور جنسی (اغلب با خودشیفتگی همراه است)
  • تاثیرات فرهنگی

درمان خودشیفتگی

روان درمانی

درمان اختلال شخصیت خودشیفته دشوار است؛ چون اگر قرار است پیشرفتی در کار حاصل شود، بیمار باید از خودشیفتگی خود دست بردارد. روانپزشکانی مثل اتوکرنبرگ و هایننس کوهوت رویکردهای روانکاوانه را برای اصلاح این بیماران پیشنهاد می کنند، اما برای آنکه معلوم شود اصلاً چنین تشخیصی معتبر هست یا نه، و اگر معتبر است بهترین درمانش کدام است، هنوز پژوهش های بیشتری باید صورت گیرد. برخی بالینگران گروه درمانی را برای بیماران خود توصیه می کنند تا آن ها بتوانند چگونگی مشارکت با دیگران را یادگرفته و تحت شرایط ایده آل، واکنشی توأم با همدلی نسبت به دیگران نشان دهند. وقتی برای کمک به این افراد از رواندرمانی استفاده می شود، معمولاً روی خود بزرگ بینی، حساسیت بیش از حد به ارزیابی شدن از سوی دیگران، و عدم همدلی از دیگران تمرکز می شود. در شناخت درمانی تلاش می شود تا باورهای غلط یا خیالبافی های این افراد با تمرکز روی تجربه های لذتبخش روزمره و واقعاً قابل وصول جایگزین شوند. برای کمک به این افراد در جهت مواجه شدن با انتقاد دیگران و قبول آن، از استراتژی های مقابله ای، مثل ریلکسیشن استفاده می شود. یکی دیگر از اهداف رواندرمانی این است که به این افراد کمک شود روی احساسات دیگران تمرکز کنند. چون این افراد در مقابل دوره های افسردگی شدید بسیار آسیب پذیر هستند، مخصوصاً در میانسالی، افسردگی آن ها نیز مورد رواندرمانی قرار می گیرد. با این حال، هرگونه نتیجه گیری دربارهٔ تأثیر این گونه رواندرمانی در اختلال شخصیت خودشیفته، غیرممکن است

دارو درمانی

برای بیمارانی که یکی از علایم بالینیشان، چرخشهای سریع خلق (mood swings) است، لیتیوم را به کار برده اند. از آنجا که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نمی توانند طرد را تحمل کنند و مستعد افسردگی هستند، داروهای ضد افسردگی به ویژه داروهای سروتونروژیک می تواند مفید واقع شود.

امتیاز دهی به مقالهScoring the article
 
ثبت نظر یا سوالRegister comments or questions
نام و نام خانوادگیfirst name and last name
ارسال
نظراتComments   (0)
ترتیب
کلمات کلیدی: خودشیفتگی، خودشیفتگی چیست؟
584000
fa